ناصر نادری در نشست «از عاشورا گفتن و نوشتن برای کودکان» بیان کرد: متنی که درباره دین، عاشورا و کربلا خلق و نوشته میشود باید زبان شیرین و روایت سادهای داشته باشد. ما به عنوان نویسنده بزرگسال باید ذهن و زبان کودک را درک کنیم. حادثه عاشورا افسانه و اسطوره نیست، اما نباید از عنصر خیال در بیان این واقعه غافل شویم. همچنین باید نشاط و بازیگوشی کودکان را هنگام نوشتن کتاب مدنظر قرار دهیم، چراکه نمیتوان تصویر ماتمزده صرف را برای آنها بیان کرد.
به گزارش روابطعمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست «از عاشورا گفتن و نوشتن برای کودکان» در پنجمین نشست از سلسله نشستهای فرهنگی «تکیه کتاب» چهارشنبه (دوازدهم مرداد ماه ۱۴۰۱) با حضور منصوره مصطفی زاده و ناصر نادری برگزار شد.
در ابتدای این نشست ناصر نادری با بیان اینکه چهار دهه است که دغدغه نوشتن در حوزه دین برای کودکان و نوجوانان دارم، گفت: چه کنیم که قصههای دینی به درستی و متناسب با الزامات سنی کودکان و نوجوانان مطرح شود. اساسا این سوال مطرح میشود که حادثهای به نام کربلا در سال 61 هجری در یک موقعیت زمانی و مکانی رخ داده و چقدر ضرورت دارد به عنوان قهرمانان مذهبی، انسانهای بزرگ و الگو برای کشور ایران، جوامع اسلامی و جوامع جهانی مطرح شود؟. واقعه عاشورا قابلیت نمایش دارد و پر از حادثههایی است که از موقعیتهای نمایشی پر است. موتور محرک هر متن، دراماتیک، کشمکش و درگیری است و مانند بنزین ماشین است که اگر نباشد ماشین از حرکت میایستد. انواع درگیریها در حادثه عاشورا وجود دارد؛ همه ابژههای مکانی، آدمها، حوادث به نحوی در این واقعه وجود دارند که شاخکهای سوژهیابی نویسنده، شنونده و خواننده را تحریک میکنند. خداوند پیرنگ حادثه عاشورا را بسیار هوشمندانه طراحی کرده است. گام به گام حالت پیشبرنده دارد و کانونهای بحران را به دقت کنار هم چیده است؛ لحظهپردازیها، دقیق و بحرانها در نقطه بزنگاه در عاشورا بههم میرسند.
وی بیان کرد: شخصیتهای اصلی و شخصیتهای مخالف در واقعه عاشورا به تناسب ظرفیتها، نقشآفرینی و ابراز وجود میکنند. در این واقعه حدود 90 تا 100 شخصیت اصلی وجود دارد. حتی چهرههای مخالف نیز در مقاتل و پژوهشها آمده و امروز ما آنها را میشناسیم. عمدهترین بُنمایه شخصیتها، دیالوگها و گفتوگوها است و هر دو جریان شخصیتهای مثبت و منفی باانگیزه هستند. این گفتوگوها که امروز در مقاتل به آنها اشاره شده، به شدت پویایی دارند و موقعیتهای مکانی و زمانی آنها از تنوع زیادی برخوردار است.
نادری با بیان اینکه برای کودک و نوجوان در حوزه عاشورا حدود 200 تا 300 عنوان کتاب نوشته شده، گفت: بخش عمده خلأ ما در این حوزه، خلاقیت در آفرینش متن، تصویرسازیهای هنری و ادبی است و در حوزه پژوهش حادثه عاشورا کاستیهایی وجود دارد؛ دانشگاهها و مراکز فرهنگی و دینی در حوزه ادبیات داستانی باید به این خلأهای پژوهشی توجه کنند. در این زمینه حوزه شعر غنیتر از داستان است. باید به این موضوع توجه کنیم که حادثه عاشورا یک اتفاق تاریخی نیست که در یک موقعیت مکانی و زمانی بسته شود. کودک و نوجوان امروز به نحوی با واقعه عاشورا ارتباط پیدا خواهد کرد؛ بزرگداشت این واقعه در آمیزش با هنر صدا، حرکت و رنگ همراه خواهد بود و ذائقه کودک و نوجوان را با خود معطوف میکند. حادثه عاشورا به لحاظ شکلی و محتوایی این ظرفیت و قابلیت را دارد که برای حوزه کودک و نوجوان کارهای درخوری صورت بگیرد.
وی بیان کرد: کتابها یا متنمحور یا تصویرمحور هستند؛ کودکان در گروه سنی سه سال (خردسالان) بیشتر شنونده هستند و تصویرها نقش زیادی در این گروه سنی دارند، اما متأسفانه کتابهای تصویری برای این گروه سنی در این حوزه انگشتشمار یا اصلا وجود ندارد و ناشران و تصویرگرانی که دغدغه تصویرگری دارند در این حوزه کار نکردهاند. این موضوع ضعف عمدهای محسوب میشود. کودکان بعد از اینکه خواندن یاد میگیرند (از هفت سالگی) به متن اقبال بیشتر پیدا میکنند؛ بنابراین باید متنهایی خلق کنیم که آنها را برای خواندن آن رغبت پیدا کنند.
این نویسنده با اشاره به اصول نوشتن درباره عاشورا و دین بر اساس تجربههای پیشینیان گفت: متنی که درباره دین، عاشورا و کربلا خلق و نوشته میشود، باید زبان شیرین و روایت سادهای داشته باشد. ما بهعنوان نویسنده بزرگسال باید ذهن و زبان کودک را درک کنیم. حادثه عاشورا افسانه و اسطوره نیست، اما نباید از عنصر خیال در بیان این واقعه غافل شویم. همچنین باید نشاط و بازیگوشی کودکان را هنگام نوشتن کتاب مدنظر قرار دهیم، چراکه نمیتوانیم تصویر ماتمزده صرف را برای آنها بیان کرد. در دهههای سی و چهل که رسانهها و سرگرمیهای امروز هنوز ظهور نکرده بودند با استفاده از پردهخوانی واقعه عاشورا را به نمایش میگذاشتند و عمدتا جلوههای حماسی کربلا را بیان میکردند. ظرف ذهنی کودکان بر نمیتابد که روضهخوانی سراسر غم را برای آنها بیان کنیم. هر کودکی با توجه به شرایط سنی، اجتماعی، اقتصادی و... دنیای خاصی دارد، بهویژه در شرایط امروز که کودک در معرض امواج مختلف دیداری و شنیداری قرار میگیرد.
نادری ادامه داد: حادثه و موقعیتهای نمایشی از دیگر شاخصهایی است که باید در نوشتن کتابهای عاشورایی و دینی برای کودک و نوجوان مدنظر قرار بگیرد؛ برخی از متنهای دینی ما چون دراماتیزه نیستند، موفق نمیشوند. پایان امیدبخش، کوتاه نوشتن، توجه به مضمون و درونمایه، سندیت تاریخی، توجه به ظرفیت ذهنی و زبانی کودکان و ... از دیگر نکات کلیدی هستند که نویسندگان باید در نوشتن کتابهای این حوزه مدنظر قرار دهند. هر جا تصویر بر متن غلبه کند، موفق خواهد بود، اما در کتابهای ما این خلأ احساس میشود. در حادثه عاشورا هر مضمونی را نمیتوانیم برای گروه سنی کودکان بیان کنیم و نویسنده باید به مضمون و محتوایی که برای این گروه سنی ارائه میدهد، توجه داشته باشد. برای کودکان و نوجوانان باید از جنبههای حماسی و اخلاقی عاشورا بگوییم. پرسشگری و کنجکاوی در نوشتن آثار دینی مهم است و نباید از صمیمیت و عاطفه در نوشتن این کتابها غافل شویم؛ این در حالی است که برخی از کتابها رنگ و بوی تاریخنویسی صرف دارند، اما مکتب امام حسین(ع) مکتب صمیمیت و عاطفه است. عدم استفاده از عنصر تازگی، خلأ جدی در حوزه دین بهویژه عاشورا است.
وی در بخش پایانی سخنان خود اظهار کرد: در دوران کنونی صرفا کتاب کاغذی مدنظر نیست؛ ما در زمینه عاشورا، کتاب الکترونیک برای کودکان نداریم. ذهن کودک دوران کنونی، تصویری است و ما در این زمینه آثار قابلتوجهی نداریم. کربلا، امام حسین(ع) و دین را به کودکان و نوجوانان بشناسانیم و لذت کشف نکتههای دینی را برای آنها تسهیل کنیم و کنجکاوی آنها را برانگیزیم. بعد از شناساندن، باید در آنها علاقه و لذت ایجاد کنیم.
بخشی از واقعه عاشورا را نمیتوان و نباید برای کودکان تعریف کرد
در ادامه این نشست، منصوره مصطفیزاده با بیان اینکه آثاری که در حوزه عاشورا برای کودکان نوشته شدهاند، مسأله را بیش از حد ساده به نمایش گذاشتهاند، گفت: در این آثار کودک، رنگ، صدا و تصویر را میبیند، درحالیکه این مسائل در ماه محرم وجود دارد و کودک به این سطح دسترسی دارد. کتاب باید کودکان را از این سطح بالاتر ببرد. درحالیکه این اتفاق در بسیاری از قصهها و کتابها نمیافتد. عدم توجه به رده سنی ازجمله مسائلی است که در کتابهای مذهبی بهویژه عاشورایی با بحران روبهرو شده است. نویسندههای این کتابها بزرگسال هستند و از زاویه دید خود به مسائل نگاه و آنها را برای کودکان و نوجوانان مینویسند؛ رعایت بدیهیات در نوشتن کتابها ازجمله مواردی است که نویسندگان به آنها توجه نمیکنند؛ بهعنوان نمونه نسبتهای فامیلی اهلبیت برای کودکان قابل تشخیص نیست اما در قصهگوییها و کتابها این نسبتها بهگونهای نوشته میشوند که گویی کودکان آنها را میشناسند. حتی کودکان از اسامی مختلف اهلبیت(ع) اطلاع ندارند و نمیدانند ما آنها را به القاب و صفات مختلف مینامیم. باید بدانیم وقتی با کودک چهار ساله درباره جنگ صحبت میکنیم او چیزی درباره جنگ و ماهیت آن نمیداند. بنابراین نمیتوانیم توقع داشته باشیم پیشینه و نسبت بین آدمها را بداند. هنگام نوشتن کتاب باید توجه داشته باشیم که بچهها چه چیزهایی را نمیدانند؛ برخلاف تصور ما آنها خیلی چیزها را نمیدانند.
وی افزود: توضیح این نکته که امام حسین(ع) با وجود شهید شدن پیروز میدان است، برای کودکان بهویژه خردسالان بسیار سخت است چراکه از نظر آنها کشته شدن ضعف محسوب میشود و قوی کسی است که کشته نشود. روضه حضرت علی اصغر، حضرت رقیه(س) و عبدالله ابن حسن را برای خردسالان تعریف نکنید، چراکه تصورات غلطی از این واقعه در ذهن آنها شکل میگیرد. بخشی از واقعه عاشورا را نمیتوان و نباید برای کودکان تعریف کرد؛ آنها متوجه بُعد معنوی این واقعه نیستند. روضه عبدالله ابن حسن بسیار غمناک است و من بزرگسال توانایی شنیدن آن را ندارم. ما میخواهیم از قصه کربلا، قهرمانی بماند و به کودکان میگوییم که امام حسین(ع) قهرمان است، چراکه تلاش کرد همه را به سمت خوبی هدایت کند و از شهادتشان حرف نمیزنیم، بلکه از مسائلی که از دید کودکان نقطه قوت محسوب میشود، برایشان تعریف میکنیم. اما دوران نوجوانی متفاوت است و میتوان به آنها پیشنهاد کرد کتابهای تاریخ بخوانند تا با پیشینه این مسائل آشنا شوند. کتابهایی که در حوزه عاشورا نوشته میشود، فقط تاریخ را تعریف میکنند.
این نویسنده بیان کرد: روش شناساندن یاران امام حسین (ع) به کودکان را بلد نیستیم و سطحی و دایرهالمعارفی آنها را معرفی و تصویرسازیهای ضعیفی از آنها ارائه میدهیم. این کتاب نهتنها فایدهای ندارد، بلکه آسیب هم دارد و تصویرهای نامطلوبی در ذهن کودک میسازد. در ادبیات دینی کودک، گاهی کودک، گاهی ادبیات و داستان را هم فراموش میکنیم. نویسندههای خلاق و خوشذوقی داریم، شاید ناشران برای انتشار کتابهای دینی به سراغ نویسنده خوب نمیروند.
برچسب ها
تکیه کتاب
سرای اهل قلم
واقعه عاشورا
نشست های فرهنگی